با آن‌ که‌ دلارایِ ارم آن ورِ پل بود شادابی‌ ام‌ از عطر تنِ غنچه‌ یِ گل بود در ‌‌ راهِ هدف ذره ای از پا ننشستم هرچند که در دور و برم تپه و تُل بود نوشیده ام از وسوسه در خُلّر شیراز از‌ کهنه شرابی که سراسر الِکُل بود در حافظه‌ یِ شعر و غزل آن‌همه شادی از زمزمه یِ نی‌ لبک و ساز و دهل بود بر سینه یِ تاریخِ ملل حک شده قبلاً کورش پدرِ بی بدلِ ارتش کل بود در کشورِ آزاد ‌ و‌ رها شیخِ ستمگر خونریز تر از سلسله‌‌ی خان مغول بود از طرزِ نگاه من و تو آینه دانست بانو منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه تلگرام مشکین شهر گروه تلگرام مشگین شهر گروه تلگرام خیاو چت خیاوگپ خیاو مشکین اوشاغلاری مشگین اوشاخلاری دانش خانواده و جمعیت ویراست سوم فیلم تل عید نوروز درج آگهی رایگان عمومی riztatoo پرداخت آنلاین با مستر کارت، ویزا کارت، pay pal ، آزمون تافل، GRE ترانه موزیک